کلمات مخصوص دستگردیها
رانیمبرم یعنی: نمیدانم پِسین یعنی : عصر ، بعدالظهر
کُو : که پُختَرچی : فاخته (یاکریم)
مُدبغ : مَطبخ یا تنورخانه نَنِه : مادر یا همان مامان
آسونه : پله می باس : می باید
سُورت : سنگ گاس : شاید
سِمِنت : سیمان چینه : دیوار
جوق : جوی آب چوق : چوب
هَشتَم : گذاشتم دیفال: دیوار
اَلحَدِگی : مخصوصاً جَخت : تازه
سخنان بزرگان در مورد کار :
حضرت علی (ع) : عبادت مومن کا ر است .
برنارد شاو : راز بدبختی و بیچارگی ما ایام فراغتمان است که آن را با فکر درباره ی خوشبختی و بدبختی میگذرانیم .
دیل کارنگی : سرگرمی با کار =غلبه بر تشویش و نگرانی و نداشتن وقت اضافی برای غصه خوردن.
دیل کارنگی : کار ارزانترین دارویی است که برای رفع نگرانی ساخته شده است .
افلاطون: سرعت و تندی کار را مجوی، بلکه خوبی و برگزیدگی آن را سعی کن؛ زیرا مردم از تو نپرسند در چه مدت کار را انجام دادی، بلکه خوبی و بینقصی آن را میجویند.
رنگشو عوض کن